دفتر کار در آینده نزدیک چه شکلی خواهد بود (چگونه به نظر خواهد رسید)؟
بدیهی است که محیط کار در حال تغییر است، اما ممکن است بپرسیم این تغییرات واقعاً چقدر چشمگیر و قابل توجه هستند. ممکن است قبلا مقاله SPARK را در مورد دیدگاه های برخی افراد برجسته و موثر بر طراحی خوانده باشید که در Metropolis (متروپولیس (Metropolis) یا همان انجمن کلان شهرهای مهم جهان یک موسسه غیردولتی بینالمللی است که با اهداف غیر انتفاعی و بدون وابستگی سیاسی کار میکند. هدف اصلی متروپولیس ارتقای توسعه شهری پایدار در شهرهای بزرگ به منظور کیفیت زندگی شهروندان از طریق هدایت شبکه جهانی کلان شهرها و نظارت بر مسیر توسعه مناطق کلان شهرهای مهم جهان است. ماموریت این انجمن که بیش از 90 عضو دارد، ارتقای همکاری های بینالمللی شهرهای بزرگ است. در حال حاضر 90 کلان شهر جهان از جمله شهرهای تهران، مشهد، اصفهان و تبریز در آن عضویت دارند )گزارش شده است. در اینجا نگاهی خواهیم داشت بر آنچه برخی پیشگامان معماری، درباره آینده کار طراحی به Metropolis ارائه کردند.
توماس روزانت : شایسته انسانیت
من بیشتر برای موسسه های غیر انتفاعی کار می کنم. مشتریان (ارباب رجوع های) مذکور تمایل دارند که حاشیه های سرمایه کمتری داشته باشند، به افراد خود کم تر از بخش انتفاعی ، پرداخت کنند و بر اجماع نظر حکمرانی کنند. بنابراین آن ها تمایل دارند فضاهای در اختیار خود را کاملا متراکم کنند، از برنامه ریزی آزمایشی برای فضای جدید می ترسند و کارکنان (که همیشه در فرآیند تصمیم سازی دخیل هستند) گرایش به تمسک جستن (به نوعی وفادار ماندن یا چسبیدن) به فضاهای قدیمی مدرسه (مانند دفاتر خصوصی) به عنوان مزیت آن دارند. آن ها در واقع مجذوب ابزارهای فناوری دیجیتال پیشرفته می شوند که شرکت های انتفاعی به سرعت از آن استفاده می کنند، اما واقعاً استطاعت سرمایه گذاری در آن زمینه را ندارند. فقط بودجه برای ساخت یک اپلیکیشن سفارشی موبایل وجود ندارد که یک شرکت را قادر سازد دفتر خود در روش های متفاوت و خیلی انعطاف پذیر به کار ببرد و بهره وری را بهینه کند.
بنابراین چگونه بر تحرک (تغییرپذیری) و همکاری تاکید کنیم که در طراحی دفتر معاصر می بینیم و آن را به سازمان (یا موسسه) غیر انتفاعی ماموریت محور تعبیر می کنیم؟
برای انجام این کار، نیاز است به تبادل پروتکل ها و ایده های بین دو جهان ترغیب و تشویق کنیم. به عنوان مثال، کارگران سازمان های (یا موسسه های) غیرانتفاعی باید مایل به ارائه برخی از فضای خصوصی خود برای فضای کار اشتراکی باشند. در عوض، شرکت های قدیمی می توانند از جو عامه پسند ترویج یافته در سازمان ها یا موسسه های غیرانتفاعی مطلع شوند. محیط کار نه تنها از طریق نوآوری فناوری، بلکه از طریق مشارکت هم بهبود می یابد.
نکته مهم در مورد مشارکت، این است که آن، امری صرفا فردی نیست بلکه جمعی و اشتراکی است. در هر اداره ای خواهید دید که سلایق مختلف فرهنگی و نگرشی وجود دارد. به نظر من، اینها باید برای حداکثر خرسندی و بهره وری پشتیبانی و حمایت شوند. هر گروه همکار بایستی اجازه یابد تا محیط خود را تغییر و اصلاح نماید تا آنچه را که در آن در حال انجام دادن هستند، گزینش کنند و به کل اداره منعکس نمایند.
وسیله ای که از طریق آن، اقدام مذکور انجام می شود، می تواند متفاوت باشد. بدیهی است که ابزارهای دیجیتال می توانند به طور یکپارچه این روابط را ایجاد کنند، اما در عین حال، نباید بیم داشته باشیم که هنوز معماری را برای تعریف “آستانه ها و دروازه ها” به کار ببریم، جایی که برای مثال، تخته ها و وایت بردها (تخته سفید ها) ی به هم چسبیده، می تواند گزینش و آراسته یابد و به همه این امکان را بدهد که چگونگی پرورش کار جمعی از کار فردی را درک کنند. با در نظر گرفتن هر دو مورد، محیط کار نه تنها شیک، بلکه دست خوش احساسات می شود. یعنی می توان گفت، شایسته انسان می شود.
توماس روزانت یک معمار و یکی از شرکای گروه معماری Ennead است.
ایوا مادوکس : سهم خوشبختی خود را برآورده کن
هیچ راه بازگشتی وجود ندارد – آینده غیرقابل پیش بینی است. به این معنا نیست که بگوییم، آینده غیرقابل پیش بینی یا تا حدی غیرقابل شناخت است (البته، کاملا همینطور است). منظور من از غیرقابل پیش بینی بودن به این مفهوم است که همه چیز به سرعت در هر جهتی در حال تغییر است. انسان به راهنمایی احتیاج دارد تا از همه آن سر درآورد و آن را درک کند.
پاسخ، تهیه و تدارکات طراحی است. معرفی ابتکاری فناوری های جمع آوری داده ها در محل کار، پتانسیل آن را دارد که واقعاً زندگی کاری را بهبود بخشد. اما نیاز داریم که نحوه مدیریت و استفاده از آن ها را یاد بگیریم تا آن ها تمام نقاط را برای ما به هم متصل کنند. به عبارت دیگر، ما باید روش هایی را طراحی کنیم که تحویل خدمات، اطلاعات و بازخورد را حفظ کنیم.
این امر نیاز به خلاقیت خاصی از طرف طراح دارد و تقریبا به یک واکنش هنرمندانه تبدیل می شود – و این چیزی است که از قبل می بینیم. به عنوان مثال، Gen-Z’er ها(دهه هفتادیها و دهه هشتادیها که با نامهای نسل زد و نسل اینترنت نیز شناخته میشود، نام گروهی از مردم است که از سال ۱۹۹۰ تا سال ۲۰۰۰ میلادی و بعد از آن زاده شدهاند که همزمان با دهه هفتاد و هشتاد شمسی است؛ آنها از نسل قبلی یعنی دهه شصتیها (نسل هزاره) متمایزند و همچنین با نام نسل تکثرگرایی نیز شناخته میشود. ) به طور کامل وقف رفاه و ایجاد یک تفاوت در جهان می شوند. این فداکاری باعث می شود که آن ها در مورد نقشی که در زندگی شان و در جامعه ایفا می کند متفاوت فکر کنند.
ممکن است خوش بینی بیش از حد من باشد، اما فکر می کنم که تغییرات آینده در محل کار، باعث تحریک و تهییج خرسندی افراد، به واسطه “سهم خوشبختی” خواهد شد. افراد، بیشتر با شغل خود ارتباط برقرار خواهند کرد. آن ها می خواهند آن تغییرات را بیشتر، هدفمند ببینند چون کار آن ها هدفمند است. اداره بایستی از این درخواست به درستی پیروی کند. محل کار شما درخور و مناسب شما خواهد شد.
این جایی است که داده های بزرگ به کمک می آیند. برای خوشبین بودن بار دیگر، از این اطلاعات می توان در
روش های تولیدی، نه فقط برای شخصی سازی نمودن حوزه کاری خود، یا برای پرورش و ترویج شرایط برای خلاقیت، بلکه همچنین برای تقویت ارتباطات بین آنچه قطعا از نظر بافت جمعیتی، یک نیروی کار خیلی متنوع خواهد بود، بهره برد. در آن صورت یک جنبه بین نسلی در کار وجود خواهد داشت که در حال حاضر واقعاً وجود ندارد. شما افرادی را در ۷۰ سالگی خود خواهید داشت که همان فضای کاری با افراد ۲۰ ساله دارند. فقط به پتانسیل خلاق فکر کنید!
ایوا مادوکس، طراح محیط برند برای شرکت ها و رئیس بخش طراحی در پرکینز اند ویل(Perkins+Will : پرکینز اند ویل از شرکت های بزرگ معماری ایالات متحده آمریکا است. این شرکت که در شیکاگو مرکزیت دارد، در سال ۱۹۳۵ توسط Larry Perkins و Phillip Will Jr تأسیس گردید، و در ۴۳ کشور (از جمله ایران در زمان قدیم) پروژههایی را به اتمام رسانید. ایون سنتر از بناهای مرتفع این شرکت است.) تا زمان بازنشستگی وی از شرکت در سال 2016 بود. در حال حاضر، او مدیر مشاور طراحی در شرکت Eva Maddox Design Strategies, LLC (شرکت با مسئولیت محدود استراتژی های طراحی ایوا مادوکس) است.
کریستین باربر: با جریان زندگی کنار بیا (آرام باش و شرایط را بپذیر)
می توانید به محل کار نگاه کنید و تنها چیزی که می بینید مجموعه ای از میزها و میزهای کنفرانس است، که افرادی در جاهای مختلفی بین آن ها مستقر شده اند. در این تصویر ساده جای چه چیزی خالی است؟ چند چیز، اما مورد اصلی در بین آنها، فقط این است که کار افراد، به چه میزانی تغییر کرده است.
کار به گونه ای روز افزون در مسیرهایی در حال جریان است که نیاز به پشتیبانی توسط “طراحی باز ” دارد و نباید با دفتر کار باز ( open plan office:اصطلاحی در طراحی معماری داخلی است که فضاهای اصلی به صورت باز و بزرگ دیده میشوند و با دیوار محدود نشدهاند. این فضای کاری به صورت سالن و فاقد دیوار مجزا کننده افراد از یکدیگر است. این وضعیت که عموماً در سالن معاملات بانک ها مشاهده میشود، جریان کار را بین افراد تسریع میکند.) ، اشتباه گرفته شود. بله، دومی رایج است اما انواع مختلفی از امکانات رفاهی، هم در اداره (کافه ها، سالن ها ، فضاهای باز) و بخش های مجاور (نزدیکی به مکان های ترانزیت و سرگرمی) نیز متداول است. اینترنت اشیاء موارد مذکور را با هم مرتبط می کند که نوع دیگری از امکانات رفاهی است که به زودی در همه جا رایج خواهند شد. در حال حاضر، سنسورهای بی سیم و فاقد باتری وجود دارند که می توان آنها را زیر میزها نصب نمود- نتیجه این که تیم های طراحی و تیم های مشاور مستغلات ، می توانند بلادرنگ، چگونگی استفاده از فضا و نحوه تعدیل آن به منظور سازگاری بیشتر و قابلیت پیکربندی مجدد را به دست آورند. این امر، همان طراحی باز است.
می توان در مورد طراحی باز به عنوان یک مجرا برای جریان یافتن و همچنین به عنوان وسیله ای برای شخصی کردن تجربیات افراد فکر کرد. در محیط کار، جریانی در همه جوانب معادله – در خود کار، در داده های تولید شده توسط فعالیت کاری، در نیروی کار، وجود دارد. داده ها نه تنها در شرایط (یا از نظر) واکنش و یا حتی پیش بینی، بلکه در ارائه انتخاب، سهم بزرگی برای ایفای نقش دارند.
این مورد یک تغییر بزرگ برای طراحی محیط کار است، که به طور معمول شاهد افزایش بهره وری به عنوان هدف اولیه خود است. دور از دسترس نیست، اما بسیاری از مشتریان ما اکنون بر ایجاد یک تجربه عالی برای نیروی کار خود تمرکز کرده اند. امروزه کار و زندگی در هم محو شده اند (و مرز بین آنها مشخص نیست) و حتی در آینده عمیق تر و بیشتر خواهد شد.
شرکت ها بیش از پیش بر تجربه افراد تمرکز خواهند کرد و از کارگران می پرسند که چگونه این تجربه می تواند بهبود یابد. این مطلب نوعی اجتماعی شدن است که همکاری و در نهایت بهره وری را می پروراند. بنابراین وظیفه طراحان محیط کار، نهادینه کردن نمونه هایی از استقلال (خودگردانی) و انتخاب در دفتر کار خواهد بود.
کریستین باربر، ریاست Gensler و مدیریت موسسه تحقیقاتی Gensler را بر عهده دارد.
لوریان مآس : همه ضروریات
اخیرا یکی از مشتری ها به ما گفت که نمی خواهد این لاین را در کافه ساختمان کوتاه تر کند، زیرا آن خط جایی است که پرسنل جوان تر می توانند با رهبر ارشد تر تعامل داشته باشند. این مکانی برای تبادل سازنده و عامه پسند است. مکان مذکور فقط برای صرف قهوه نیست.
من این داستان را دوست دارم چون واقعاً نشان می دهد که ما امروز کجا هستیم و قرار است دفتر کار ما کجا برود. مورد مذکور را در چندین نفر از مشتریان خود نیز دیده ایم؛ آنها می خواهند فرصت هایی برای افراد از همه سطوح سازمان ایجاد کنند تا با آن ها تماس برقرار نموده و افکار و نظریات خود را به اشتراک بگذارند. آن ها بیش از پیش در می یابند که ایده های بزرگ از نبوغ جمعی (و اشتراکی) گروه نشات می گیرد. زمانی که سازمان دفتر کار شما، کارمندان را از داشتن جلسات غیر رسمی و بدون برنامه ریزی قبلی جلوگیری می کند، هیچ امیدی به نوآوری وجود ندارد.
از نظر فضایی، دفتر کار از بسیاری ایستگاه های کاری فاصله گرفته، به سمت یک آزمایشگاه کار یا مرکز رشد (انکوباتور:incubator : یک ابزار آزمایشگاهی است که در آزمایشگاه های بیولوژی برای کشت و رشد دادن نمونه های زنده مانند سلول ها یا میکروب ها به کار می رود.) در حرکت است. البته، یک جنبه کلیدی ازانکوباتور، توانایی برای نشان دادن و نمایش کار گروهی به تیم های دیگر در یک شرکت است، به طوری که هر کس می تواند بخشی از این گفتگو باشد. شفافیت و فعالیت، شرایط غالب می شوند. “تفکر” شروع به اتفاق افتادن در این فضای باز می کند. پس نباید محدود به غربالگری ها (screens) باشد – وایت بردها (whiteboards) مجاز هستند، حتی تشویق می شوند! لذا حفظ قابلیت تماس مهم است.
همه این ویژگی های موقتی را تحت مقوله “ضروری ” طبقه بندی می کنیم – اصطلاحی که شروع به استفاده از آن می کنیم به گونه مشابه ای که دیگران ممکن است از اصطلاح “سازگاری یا مطلوبیت “استفاده کنند. فکر می کنیم این یک گام مهم است زیرا به ما این امکان را می دهد که زندگی و کار را بهتر ادغام کنیم. مطلب مذکور در مورد یک تعادل (بین کار و زندگی) نیست، بلکه در مورد عمیق تر شدن ارتباط بین این دو است. در محل کار چه ارزشی دارید؟ چه مقررات و تعاملات مرتبطی، برای عملکرد تیم تان و رشد شرکت، ضروری است؟
همکاری و عضویت در یک جامعه، بخش “ضروری” آینده کار است. هوای تازه، روشنایی روز، حرکت و جنبش، شفافیت، قابلیت تماس و گفتگو – اینها همه عناصر ضروری یک دفتر کار موفق هستند. همچنین قهوه را فراموش نکن.
لوریان مآس، طراح داخلی و معاون رئیس در SOM است.
نونا موریرا : نکات کلیدی انجام کار
شرکت ها بیش از هر زمان، متوجه می شوند که هر صندلی در یک دفتر کار، حساب و هزینه دارد. نتیجه، جایگزینی تدریجی فضاهای کاری دائمی و ثابت با فضاهای باز، مشترک و متنوع است. اگر امروزه وارد دفتر کار شوید، متوجه خواهید شد که کارگران در حین کار، لم داده، دور هم جمع شده یا در محیط کار پخش می شوند. پیکربندی محیط کار می تواند ساعت به ساعت، از این وظیفه (شغل و ماموریت) به وظیفه دیگر، تغییر کند.
اما این آرایش هم اشکالات و موانع خود را دارد. چگونه می توان بدون اینکه این فضاها را درهم ریخت (یا آشفته نمود)، در آنها بحث آزاد را برنامه ریزی نمود؟ چگونه می توان اهداف یک شرکت را مشخص نمود، در حالی که آن را از تاثیر بیرونی مجزا ننمود؟
پاسخ، گزینش و مرتب سازی است. گفته شده است که هر کسی متصدی خودشان است و هیچ دلیلی وجود ندارد که چرا این موضوع نیز نباید موضوع محل کار باشد. پس هدف طراح این است که به افراد قدرت دهد تا خلاقیت خود را به هر بخش از دفتر کار بیاورند.
مطلب موصوف به معنای داشتن ابزار درست در جای خود است. به عنوان یک طراح باید متوجه تعادل انعطاف پذیری (آنچه که هر محل کاری در حال حاضر به دنبال آن است) و یکپارچگی با فناوری (برای مثال، سنسورهای جمع آوری داده ها) شوید. بایستی خودتان این الزامات دوگانه را در عناصر معماری درست کنید. همه اجزای مشترک نواحی اتاق (نقشه ساختمان) ، از جمله دیوارها، سقف ها و کف اتاق ها، باید متحرک، انعطاف پذیر و هوشمند باشند.
از نظر انجام دادن، این امر نوعی اقدام مهارت آمیز و کار سختی است، اما اگر آن را درست در دست بگیرید، به افراد کلید هایی برای باز کردن و “تلفیق مجدد ” فضای اطراف شان را می دهید. لذا قادر خواهند بود محیط کار خود و تجربیات خود از آن محیط را، تنها در چند مرحله تغییر و بهبود دهند. این امر می تواند تاثیر زیادی بر فرهنگ شرکت داشته باشد، اکنون هم شاهد این هستیم که این مساله چقدر مهم می شود. یک برند وقتی تقویت می شود که برای افراد، پیوند دادن با آن آسان باشد.
نونا موریرا یک معمار و مدیر طراحی گروه IA Interior Architects است.